ذکرهای بعد از هر نماز
مستحب است انسان بعد از نماز مشغول تعقیب، یعنى خواندن ذکر و دعا و قرآن شود علاوه بر ثواب بسیار، باعث آرامش قلب و همچنین برآورده شدن حاجات نیز میشود. در مطلب زیر ذکرها و دعاهای هر نماز آورده شده است.
√ امام رضا (ع): بعد از نماز صبح، صد مرتبه بگوئید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیّ الْعَظیمِ.
بنام خداوند بخشنده مهربان، هیچ جنبش و نیرویى جز به سبب خداوند بلندمرتبه بزرگ نیست.
√ امام رضا (ع): هر کس هر روز پس از نماز صبح، اسم یا عَزیزُ» را چهل و یک مرتبه با ایمان و نیّت خالص و توجّه به خدا و معنى آن بخواند، محتاج خلق نگردد و در میان مردمان عزیز و مکرّم باشد.
√ 100 مرتبه ذکر صلوات بعد از نماز صبح
√ برای برآوردن حاجت و آرامش بعد از نماز صبح 70 مرتبه ذکر یا هادِیَ المُضِلّین » و روزی 1000 مرتبه یا هُو» بگوید
√ هر کس بعد از نماز صبح در حالی که دستش روی سینهاش قرار دارد 70 مرتبه بگوید "یا فتاح" خداوند حجاب را از قلب او بر میدارد.
√ برای تقویت حافظه بعد از نماز صبح در هر روز قبل از صحبت کردن ذکر یَا حَیُّ یَا قَیُّوْمُ، فَلا یَفُوتُ شَیْئاً عِلْمُهُ وَلَا یَؤُدُهُ قوَّةُ »
√ برای آمرزش گناهان و توبه: 41 بار بعد از نماز صبح خواندن ذکر العَفو» و 41 بار در روز خواندن ذکر العَزیز» و بعد از هر نماز 298 بار خواندن ذکر الرَّحمنُ الرَّحیم»
√ حضرت فاطمه (س) در پایان نماز علاوه بر تعقیبات با کلمات و جملات دیگری نیز به نیایش پروردگار می پرداخت. او پس از نماز ظهر چنین می خواند
… یا من بابه مفتوح لداعیه، و حجابه مرفوع لراجیه، یا ساتر الأمر القبیح، و مداوی القلب الجریح، لا تفضحنی فی مشهد القیامه بموبقات الآثام، و لا تعرض بوجهک الکریم عنّی من بین الأنام، یا غایه المضطرّ الفقیر، و یا جابر العظم الکسیر، هب لی موبقات الجرائر، و اعف عن فاضحات السّرائر، و اغسل قلبی من وزر الخطایا، و ارزقنی حسن الاستعداد لنزول المنایا…».
√ هر کس بعد از نماز ظهر 100 بار این ذکر را بگوید خداوند تعالی رفعت او را زیاد میکند.
دعاهای و ذکرهای بعد از هر نماز
√ حضرت فاطمه (س) بعد از نماز عصر این گونه دعا می کرد:
اللّهُمَّ انْزِع الْعُجْبَ وَالرِّیاءَ وَالْکِبْرَ وَالْبَغْى وَالْحَسَدَ وَالضَّعْفَ وَالشَّکَّ وَالْوَهْنَ وَالضُّرَّ وَالْاسْقامَ وَالْخِذْلانَ وَالْمَکْرَ وَالْخَدیعَةَ وَالْبَلِیَّةَ وَالْفَسادَ مِنْ سَمْعى وَبَصَرى وَجَمیعِ جَوارِحى وَخُذْ بِناصِیَتى الى ما تُحِبُ وَتَرْضى یا ارحم الرّاحمین…»
√ بعد از نماز عصر 40 مرتبه یا رَحمن الدنیا وَالآخرهَ» بگوید. برای آرامش مفید است.
√ اسماعیل بن همام از حضرت امام رضا (ع) و آن حضرت از امیرالمؤمنین (علیه السلام) روایت کرده اند که فرمودند هر کس بعد از نماز مغرب و نماز صبح - پیش از آنکه صحبت کند - هفت مرتبه بگوید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِیّ الْعَظیمِ.
بنام خداوند بخشنده مهربان، و هیچ جنبش و نیرویى جز به سبب خداوند بلندمرتبه بزرگ نیست.
خداوند هفتاد نوع از انواع بلا را که کمترین آنها جذام و برص و شرّ سلطان وشیطان است، از او برطرف کند.
√ امام کاظم(ع ): هر آنکس پس از نماز صبح و مغرب پیش از آنکه برخیزد یا با کسى سخن گوید آیه "إِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ ." را تلاوت کند و سپس بگوید: "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِه"، خداوند صد حاجت او را برآورد؛ هفتاد حاجت در دنیا و سى حاجت در آخرت».
√ حضرت زهرا (س) پس از انجام نماز مغرب به درگاه الهی عرضه می داشت:
ربّ ارحم عند فراق الأحبّة صرعتی، و عند س القبر وحدتی، و فی مفازة القیامة غربتی، و بین یدیک موقوفا للحساب فاقتی، ربّ أستجیر بک من النار فأجرنی، ربّ أعوذ بک من النّار فأعذنی، ربّ أفزع الیک من النّار فأبعدنی، ربّ أسترحمک مکروبا فارحمنی، ربّ أستغفرک لما جهلتُ فاغفر لی، ربّ قد أبرزنی الدّعاء للحاجة الیک فلا تؤیسنی، یا کریم ذا الآلاء و الاحسان»
دعاهای بعد از هر نماز
√ حضرت زهرا (س) بعد از نماز عشاء با این عبارت نورانی دعا می کرد:
اللّهمّ انّی أسألک باسمک المخزون الطّیب الطّاهر الّذی قامت به السّموات و الأرض، و اشرقت له الظُّلَم، و سبّحت له الملائکه، و وجلت عنه القلوب، و خضعت له الرّقاب، و أحییت به الموتی، أن تغفر لی کلّ ذنب أذنبته، فی ظلم اللّیل و ضوء النّهار، عمدا أو خطأً، سرّا أو علانیهً، و أن تهب لی یقینا و هدیا و نورا و علما و فهما، حتّی أقیم کتابک، و أحلّ حلالک، و أحرّم حرامک، و أودی فرائضک، و أقیم سنّه نبیک محمّد… ».
√ برای انجام کارهای سخت بعد از نماز عشاء 1201 بار در یک مجلس میگویی یا الله، یا رباه، یا سیداه» پس آن کار مهم ان شاءالله انجام خواهد شد. و کسی که بسیار این ذکر را بگوید خداوند او را برای فرزندش حفظ میکند.
تسبیح حضرت زهرا (س) شامل بیان 34 مرتبه "اللهاکبر"، 33 مرتبه "الحمدلله" و 33 مرتبه "سبحانالله" میشود که ذکر آن از سوی بزرگان دینی بویژه مراجع تقلید پس از اقامه نماز بسیار تاکید شده است.
√ اهمیت صلوات بعد از نماز های یومیه تا به جایی است که موجب برآورده شدن حاجات دنیوی و آخروی می شود
ورود و زندگی در بهشت پروردگار جزء آرزوها و اهداف هر یک از مسلمانان است. اما سوالی که در این بین مطرح میشود این است که آیا امکان تکامل در بهشت وجود دارد و یا بهشتیان در یک مقام و رتبه درجا میزنند؟
در همین راستا باشگاه خبرنگاران جوان اقدام به جمع آوری مطالبی پیرامون تکامل بهشتیان و همچنین وجود روز و شب در بهشت نموده است که پیشنهاد میکند از آن بهره ببرید.
قطعا در بهشت تکامل وجود دارد و بهشتیان هرگز در جا نمیزنند، بلکه در پرتو عنایات الهی و الطاف ربانی، روز به روز به ساحت قدسش نزدیکتر میشوند و در مسیر قرب الی الله به پیشروی خود ادامه میدهند. مفهوم این سخن آن نیست که در آنجا طاعات و عبادات و اعمالی دارند، چرا که بهشت دار تکلیف نیست، زیرا عناصر اولیه تکلیف در آنجا وجود ندارد، بلکه در پرتو اعمالی که در این جهان انجام داده اند همچنان به سیر تکاملی خویش ادامه میدهند.
درست همانند بعضی درختان پرباری که انسان یکبار آن را غرس میکند، ولی مرتبا جوانه میزند و ریشه میدواند و از نقاط دیگر سر برمی آورد و دشت و صحرا را فرا میگیرد!. با همانند سفینههای فضائی که برای آغاز حرکت و خارج شدن از محیط جاذبه زمین نیاز به نیروی عظیمی دارد، ولی بعد از خروج از این محیط چنانچه به مانعی برخورد نکند بدون احتیاج به نیروی محرک جدید تا ابد به سیر خود ادامه میدهد!
در بعضی از آیات قرآن نیز اشارهای به این مساله دیده میشود.
این مطلب را از دست ندهید: برای رفتن به بهشت با انجام این کارها سرعت بگیرید!
در آیه ۶۲ مریم درباره بهشتیان میخوانیم: "ولهم رزقهم فیها بکرة وعشیا: هر صبح و شام روزی آنها در بهشت مقرر است". از آیات قبل از این آیه به خوب استفاده میشود که این توصیف درباره بهشت آخرت است که از آن تعبیر به جنات عدن» شده. حال این سوال پیش میآید که مطابق آیات دیگر قرآن بهشتیان هرچه بخواهند از مواهب و روزیها در هر ساعت و هر زمان برای آنها مهیا است، این چه موهبتی است که هر صبح شام به آنها اعطا میشود؟ مسلما این مواهب جدید و تازه مادی و معنوی است که در این دو وقت به آنها داده میشود و طبعا به مقامات بالاتری سوق داده خواهند شد. در این زمینه حدیث پرمعنایی از پیغمبر اکرم (ص) نقل شده که مطلب را روشن میسازد، میفرماید: و تاتیهم طرف الهدایا من الله تعالی لمواقیت الصلاه التی کانوا یصلون فیها فی الدنیا، تسلم علیهم الملائکه: هدایای نخبه و جالب از سوی خداوند بزرگ در اوقاتی که در دنیا نماز میخواندند به آنها میرسد و فرشتگان به آنها سلام و درود میفرستد».
سوال دیگری که از تعبیرات آیه برانگیخته میشود این است که در بهشت شب و روزی وجود ندارد و به همین دلیل صبح و شامی نیست. این اشکال را نیز میتوان چنین پاسخ گفت که بهشت گرچه دائما کانون نور و روشنایی است، ولی این نور نوسان دارد که با نوسان و کم و زیاد شدن آن بهشتیان روز و شب را تشخیص میدهند، درست مانند مناطق قطبی که شش ماه متوالی روز است، ولی با کم و زیاد شدن نور، روز و شب از هم تشخیص داده میشود.
این مطلب را از دست ندهید: علت خلق جهنم چه بود؟ / جهنم چه زمانی خلق شد؟!
از آنجا که این دو مشکل (مشکل روزی تازه و مشکل صبح و شام) برای بسیاری از مفسران حل نشده توجیهاتی برای این آیه ذکر کرده اند که غالبا مخالف ظاهر آیه است مانند اینکه آیه کنایه از دوام نعمت است، زیرا در میان عرب معمول بوده که اگر کسی غذای صبحگاهان و شامگاهان را داشته او را غنی و بی نیاز میدانستند، یا اینکه منظور آن است که نعمتهای الهی در فواصل زمینی که به مقدار شب و روز این دنیا است پی درپی به آنها میرسد.
روشن است همه اینها مخالف ظاهر آیه است چه بهتر به اینکه نوعی شب و روز که با تفاوت نور حاصل میشود و نوعی روزی تازه که از عنایات جدید الهی سرچشمه میگیرد و از پیمودن مسیر تکامل خبر میدهد، قائل شویم که منطبق بر ظاهر آیه است و یا لااقل کمتر خلاف ظاهر است.
بیشتر بدانید: چگونه می توان بدون حساب و کتاب به بهشت رفت؟
جالب اینکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) میخوانیم که فرمود: و الذی انزل الکتاب علی محمد (ص) ان اهل الجنة لیزدادون جمالا و حسنا کما یزدادون فی الدنیا قباحة و هرما: سوگند به خدایی که قرآن را بر محمد (ص) نازل کرده اهل بهشت (هر قدر زمان بر آنها میگذرد) جمال و زیبائیشان بیشتر میشود آن گونه که در دنیا (با گذشت زمان) زشتی و پیری آنها افزایش مییافت». این حدیث نیز تکامل تدریجی بهشتیان را به خوبی آشکار میسازد، گرچه تنها اشارهای به جنبههای جسمانی دارد، ولی مسلما به طریق اولی جنبههای را نیز در بر میگیرد.
اندیشمندان اسلامی بر این باورند که بر اساس منابع دینی، بهشت دو گونه است:
یکی بهشت برزخی و دیگری بهشت در قیامت. تکامل در بهشت برزخی ممکن است. اما تکامل در بهشت آخرتی ممکن نیست؛ زیرا عالم قیامت و ورود در بهشت، نهایت سیر تکامل انسان است؛ در نتیجه ورود به بهشت، معنای کامل شدن است، نه برای کامل شدن.
این مطلب را از دست ندهید: یاری خداوند در رسیدن بندگان به بهشت
در توضیح این نظریه میتوان گفت: تکامل و ارتقای درجات در بهشت، مرهون و معلول درجات ایمان و عمل صالح انسان در دنیا است، خداوند میفرماید: وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ ما رَبُّکَ بِغافِلٍ عَمَّا یعْمَلُون؛ هر کس از بندگان به عملی که کرده رتبه خواهد یافت».
بنابراین، طبق فرمایش امام علی علیهالسلام که میفرماید: اَلیوم عملٌ و لا حساب و غداً حساب و لا عمل؛ امروز (تا زمانی که در دنیا هستید) روز عمل و تلاش است نه روز حسابرسی به اعمال و فردای قیامت روز حسابرسی است نه روز عمل».
لذا، اگر در آخرت، پرونده اعمال و کارهای نیک بسته میشود و تکامل هم معلول عمل صالح است، در نتیجه در بهشت، تکاملی نیست، مگر آنچه در این دنیا فراهم نموده باشیم؛ بنابراین در آخرت، تکامل-یعنی ارتقا از درجه به درجه دیگر بهشت، بدون اینکه قبلاً در دنیا مقدمات و شرایط آنرا فراهم کنیم- وجود ندارد.
این مطلب را از دست ندهید: خداوند چه کسانی را به بهشت راه نمیدهد؟
خداوند در قرآن کریم میفرماید: لا ینْفَعُ نَفْسًا إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی إیمانِها خَیرًا قُلِ انْتَظِرُوا إِنّا مُنْتَظِرُونَ؛ اگر کسی که قبلا ایمان نیاورده یا خیری در ایمان آوردن خود به دست نیاورده، ایمان آوردنش سود نمیبخشد. بگو منتظر باشید که ما (هم) منتظریم».
در مقابل دیدگاه مذکور، دیدگاه دیگری مطرح است که قائل به تکامل در قیامت است، این عده در توضیح نظریه خود میگویند: پس از ورود روح به عالم اوّل از عوالم قیامت و پیوند آن با بدن، منازل، مواقف و سرفصلهایی در پیش روی انسان قرار میگیرد که هر یک به جای خود، یک رویداد بزرگ تکاملی در بازگشت انسان به سوی خداوند است؛ چرا که با هر انتقالی، انسان به صورت اصلی خود، نزدیکتر شده و به کمالات از دست رفته خود هنگام سیر نزولی، نایل میگردد و به تدریج سعه وجودی خود را یافته و متناسب عالم قرب میشود. علاوه بر آنکه بعد از ورود به آن، به مقتضای نظام خاص حاکم بر آن، حرکت و تکامل داشته و در هر عالمی پس از ورود به آن، کمالات جدیدی را کسب میکند.
این گروه بر این باورند که آیات و روایاتی نیز گویای حرکت و تکامل در و عوالم پس از آن است. به چند نمونه از این آیات اشاره میکنیم:
این عده میگویند:جمله و پاکشان نمیگرداند» در این آیه، مفهوم خاصی دارد. این جمله نشانگر این حقیقت است که انسانهایی که در صراط مستقیم عبودیت بوده و مورد نظر حق میباشند؛ در و در مواقف و عوالم آن، مشمول تزکیه حضرت حق بوده، خداوند آنان را از ناپاکیها پاک میسازد و آنها را - از آنچه که روی چهره اصلی انسان قرار گرفته و از بسیاری از حقایق محجوبشان کرده -تزکیه و تطهیر میکند.
بیشتر بدانید: راه رسیدن انسان به تقرب خداوند
امّا این تزکیه الهی شامل آن دسته از انسانها که در صراط عبودیت قرار نگرفته و با خداوند به مخالفت برخاستهاند، نخواهد شد.
باید توجه داشت که تزکیه خدای متعال، همان تکمیل و تکامل ساختن روح آدمی است؛ زیرا انسان در زندگی دنیایی، در ظاهر امر، دارای یک سلسله عقاید بوده که بر اساس آن عقاید روش و سلوک عملی خاصی دارد. امّا در باطن امر، روح آدمی در نتیجه همین عقاید و اعمال، حرکت مخصوصی دارد که آن حرکت اگر در سلوک عبودیت و صراط مستقیم باشد، روح را از آنچه باید پاک کرده، به تدریج پاک میگرداند و در مدارج کمال پیش میبرد.
این مطلب را از دست ندهید: چرا حضرت موسى تقاضاى دیدن خداوند را کرد؟
این حرکت باطنی همان تزکیه الهی است که در روح آدمی، تحت سلوک ظاهری دینی انجام میگیرد. این تطهیر، روح را از حجابها، تعلقها و رنگها و هرچه بر روح در هنگام جدایی از موطن اصیلیاش، عارض گشته، نجات میدهد و آزاد میگرداند، در حقیقت، یک حرکت تکاملی برای روح است.
حرکت روح هم جز با تزکیه نیست، چه این تزکیه در زندگی دنیایی تحت سلوک دینی انجام گیرد و چه در قیامت به مقتضای احکام خاص همان عالم و عوالم آن.
این عده میگویند: این آیه هم اشاره دارد که پس از قرار گرفتن در بهشت، بهشتیان به سخن پاکیزه و به صراط حمید هدایت میشوند. پس معلوم میشود که تازه در آنجا راه به خصوصی شروع میگردد و راهی که حرکت در آن نباشد، راه نیست. این آیه میگوید:خداوند با اسم حمید» خود، مؤمنان و مشتاقان را به آنجا که باید ببرد، میبرد. پس حرکت در عوالم وجود و سیر تکاملی در آنجا ادامه دارد.
این مطلب را از دست ندهید: کسانی که به بهشت نمی روند
اما آنچه بر اساس مبانی حکمی و فلسفی در پاسخ این دیدگاه میتوان گفت: این است که نفس در قیامت به تجرد کامل خود رسیده است؛ بنابراین تکامل در آنجا معنا ندارد؛ آیاتی هم که مطرح شده یا بیانگر وسعت وجودی عالم آخرت است، یا به تعبیر فیض کاشانی به معنای رفع موانع است: آخرت، دار تکامل نیست و حرکت استکمالی در آخرت امکان ندارد، بلکه مبدأ عذاب اگر از عوارض غریبه باشد در جوهر نفس، زائل میشود، آنهم نه از باب حرکت استکمال».
بهشت، جایگاهی ویژه مقربان درگاه الهی است که شاید طالبان زیادی داشته باشد و این امر سبب میشود تا افراد تمام تلاششان را برای رسیدن به چنین جایگاه رویایی انجام دهند و به نوعی وارد بهشت خداوند شوند. اما سوالی که پیش میآید این است؛ آیا غیرمسلمانان نیز جایگاهی در بهشت دارند و یا اصلا اینطور بپرسیم که بهشت دقیقا جای چه افرادی است؟
بهشت جای کیست؟
با توجه به اینکه دین اسلام بهترین دین نزد خداوند است، آیا از ادیان دیگر مانند مسیحی و یهودی نیز کسی به بهشت میرود؟
آیا همه شیعیان؛ چه گنه کار و چه بی گناه در آخرت به بهشت میروند؟
قرآن و روایات به طور صریح اعلام میدارد که تنها اسلام و تشیع که همان حقیقت اسلام ناب است، از افراد پذیرفته میشود و این به معنای آن نیست که همه شیعیان اسمی وارد بهشت میشوند.
افراد دیگر ادیان و مذاهب، به سه دسته تقسیم میشوند که هر یک حکمی جداگانه دارند:
در توضیح مطالب بالا که از آیات و روایات استفاده میشود، نکات زیر ضروری است:
مومنان افرادی هستند که به خداوند ایمان آورده اند و جایگاهشان بهشت است؛ البته افراد این گروه دارای درجاتی هستند که از آنها به مخلصین»، سابقون» و اصحاب یمین» یاد میشود.
کافران کسانی هستند که از روی علم، حق را شناخته اند؛ ولی به علت عناد و لجاجت از آن سر بر تافته اند. این گروه مقصرند و جایگاهشان به طور حتم جهنم است. این گروه نیز دارای درجاتی هستند و براساس شدت ستیزه جویی در طبقات جهنم قرار میگیرند.
گروه مستضعف و مرجون الی الله نیز کسانی اند که دارای عذرند؛ یعنی اگر نتوانسته اند به دین حق بپیوندند و بدان عمل بکنند، به لحاظ تقصیر یا کوتاهی کردن آنان نبوده است؛ بلکه از جهت یک سلسله عواملی بوده که از اختیار آنها خارج بوده است. همین عوامل، موجب جهل یا غفلت و یا عمل نکردن آنان به دستورات دین اسلام شده است. بدیهی است که چون در این صورت، ترک به اختیار آدمی مستند نبوده و معلول عوامل خارج از اختیار اوست، برای آدمی نه نفعی خواهند داشت و نه ضرری و مرجع کار چنین کسانی، خداوند خواهد بود و خداوند به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب کند، عمل خواهد کرد.
خداوند در آیه ۱۰۶ سوره توبه نیز کار این گونه افراد را به خود احاله کرده است. مراد از مستضعف در این جا فقر اقتصادی نیست؛ بلکه ضعیف نگه داشته شده، از جهت دسترسی به منبع هدایت است. این است که در آیات سوره نساء جمله لا یستطیعون حیله و لا یهتدون سبیلا». به عنوان شرط و علت عذر برای مستضعفان ذکر شده است. از این صفت میتوان دریافت که علت معذور بودن، همه جا و به طور عموم، راه و چاره نداشتن است که شامل جاهل غافل و غیر معاند هم میشود. افزون بر اینها، آیه ۲۸۶ سوره بقره نیز بر همین گفته دلالت دارد؛ زیرا در ذیل آیه فوق، این مطلب آمده که انسان، هر چه خوبی کرده، به نفع او و هر چه بدی کرده، بر ضرر اوست. به طور روشن، مفهوم سخن فوق این خواهد بود که اگر چیزی به اکتساب - یعنی آن چه مسئولیتش به عهده خود شخص است - مستند نباشد، گناه و مسئولیتی برای انسان نخواهد داشت.
همچنین فردی را هم که ذهنش به یک مطلب حق منتقل نشده و فکرش به حق راه نیافته است نیز شامل میگردد؛ یعنی شامل شخصی هم میشود که به حق رهبری نشده و در عین حال از کسانی است که با حق عناد ندارد، بلکه طوری است که اگر حق برایش واضح گردد، از آن پیروی خواهد کرد؛ ولی به عوامل مختلف حق برای او مخفی مانده است و چنین کسی جزء افراد مستضعف خواهد بود؛ زیرا آدم غافل قدرت ندارد و با چنان جهالتی هم نمیشود راهی به حقیقت یافت.
آیا غیر مسلمانان هم به بهشت میروند؟
در مورد قیامت و محاسبه اعمال پیروان غیر اسلامی لازم است گذرا اموری را متذکر شویم،
بدین شرح
با بیان این امور می گوییم:
اگر بعد از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) غیر مسلمان (اعم از یهودیان، مسیحیان و دیگران) که:
شهید مطهری در این باره می گوید:
"اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به عللی حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بی تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمی سازد، او اهل نجات از دوزخ است" نیز گفته است:
"به نظر من اگر افرادی یافت شوند که نیکی به انسانهای دیگر و حتی نیکی به یک جاندار اعم از انسان یا حیوان را بدون هیچ چشم انتظاری انجام دهند و حتی در عمق وجدان خود از آن جهت خدمت نکنند که چهره خود را در آیینه وجود محرومین میبینند، یعنی ترس از این که روزی چنین سرنوشتی داشته باشند عامل محرک آنها نباشد، بلکه طوری انگیزه احسان و خدمت در آنها قوی باشد که اگر بدانند هیچ گونه سودی عاید آنها نمی شود، حتی یک نفر هم از کار آنها آگاه نمی گردد و احدی به آنها یک "بارک اللَّه" هم نخواهد گفت، باز هم آن کار خیر را انجام می دهند و تحت تاثیر عادت و امثال آن هم نباشد، باید گفت:
در عمق ضمیر این انسانها نوری از معرفت خداوند هست و به فرض این که به زبان انکار کنند، در عمق ضمیر اقرار دارد، افکارشان در واقع و نفس الامر انکار یک موهومی است که آن را به جای خدا تصور کرده اند و یا انکار یک موهوم دیگری است که آن را به جای بازگشت به خدا و قیامت تصور کرده اند، نه انکار خداو معاد واقعی. بنابر این بعید نیست که این گونه کسان واقعاً و عملاً در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند لساناً منکر شمرده می شود، واللَّه اعلم"
اگر جهنم همیشه آتشی و بهشت همیشه راحتی است مسلما پس از مدتی برای انسان ها عادی و تکراری میشود پس رفتن در آنها چه سودی دارد و یا اصلا چرا خدا باید چنین چیزهایی را بیافریند؟
پاسخ در دو محور ارائه میشود:
محور اول: مسئله یک نواختی نعمت ها در بهشت و یا رنج و عذاب در جهنم نوعاً از آنجا پیش میآید که انسان گمان میکند عالم آخرت همانند عالم دنیا است که بعد از مدتی نعمتها، آسایش و راحتی و یا رنجها، دردها، ناملایمات اجتماعی، اقتصادی و یا ی برای انسان عادت میشود و دیگر نعمت لذت آوری، و رنجها دردآوری خود را تا اندازهای از دست میدهد، در حالی که هرگز چنین نیست و اگر احیاناً در روایات و یا آیات نعمتهای بهشت و یا رنجهای جهنم بگونهای تعریف شده که انسان مشابه آنها را در دنیا میبیند مثلا درباره بهشت سخن از نهرها، باغها، میوهها و مانند آن مطرح است و یا درباره جهنم سخن از آتش مطرح است، همه برای تفهیم بشر است وگرنه، نه نعمتهای بهشتی و نه آتش جهنم هیچ کدام با امور دنیا قابل مقایسه نیست که در این جا به عنوان نمونه درباره هر یکی از بهشت و جهنم به مطالبی اشاره میشود:
الف: وصف جهنم
درباره وصف جهنم بسیاری از عرفا و بزرگان سخن گفتهاند اما در این جا از بیان حضرت امام خمینی (ره) استفاده میشود که فرمود:
… تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و غیره آنها را شنیدی و قیاس کردی به آتش دنیا و عذاب دنیا، اشتباه فهمیدی، بد قیاس کردی، آتش این عالم یک امر عرضی سردی است، عذاب این عالم خیلی سهل و آسان است، ادراک تو در این عالم ناقص و کوتاه است، اگر همه آتشهای این عالم را جمع کنند، روح انسان را نمیتواند بسوزاند، آن جا آتش علاوه بر این که جسم را می سوزاند روح را می سوزاند قلب را ذوب میکند، خدا میداند عقل من و تو و فکر همه بشر از تصورش عاجز است، اگر مراجعه به اخبار و آثار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نمایی میفهمی که قضیه عذاب آن عالم چیست؟
روزی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نشسته بود، جبرئیل آمد در خدمتش، در صورتی که افسرده و محزون بود و رنگش متغیر بود، پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: ای جبرئیل چرا تو را افسرده و محزون میبینم، گفت: ای محمد، چرا چنین نباشم در صورتی که امروز گذاشته شد دمهای جهنم.
پیغمبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ گفت: چه چیز است دمهای جهنم؟ عرض کرد، همانا خدای تعالی امر فرمود به آتش برافروخته شد هزار سال تا سرخ شد. بعد از آن امر فرمود به آن افروخته شد هزار سال تا سفید شد، پس از آن امر فرمود به آن، افروخته شد هزار سال تا سیاه شده و الان سیاه و تاریک است، پس اگر یک حلقه از زنجیری که بلندی آن هفتاد ذراع است گذاشته شود به دنیا، هر آینه ذوب میشود دنیا از حرارت آن، و اگر قطرههای از زقوم و ضریع آن بچکد در آبهای اهل دنیا، همه میمیرند از گند آن، پس گریه کرد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و جبرئیل گریان شد پس خدای تعالی فرستاد به سوی آنها فرشتهای و عرض کرد خدای شما سلام میرساند به شما و میفرماید من ایمن کردم شما دو تن را از این که عذاب شوید.
حضرت امام (ره) در مورد این حدیث فرموده: این حدیث تازه در صدد بیان جهنم اعمال است که از سایر جهنم ها سردتر است [۱]
و امیر مومنان ـ علیه السلام ـ درباره جهنم فرمود: فاحذروا نارا قعرها بعیدٌ و حرّها شدیدٌ و عذابها جدیدٌ»[۲]یعنی بترسید از آتشی که گودی و گرمی آن بی اندازه است، و عذاب و گرفتاری آن تازه است.
و در قرآن کریم نیز آمده: به زودی آنان را در آتشی اندازم که چون پوستهاشان سوخته شود آنها را تبدیل به پوستهای دیگر کنیم تا آنکه عذاب و رنج را بچشند. »[۳]
حالا دیگر قضاوت با شماست که چنین رنج و عذابی برای کسی عادی و معمول و تکراری خواهد شد. گذشته از آنکه در کلام علی ـ علیه السلام ـ تعبیر آن بود که فرمود: عذابها جدید».
از مجموع این گونه روایات و آیات به خصوص روایت یاد شده به خوبی معلوم میشود که عذاب جهنم هر لحظه به گونهای است که با لحظه قبل متفاوت است پس چنین عذابی هرگز یکنواخت و عادی نخواهد شد.
ب: وصف بهشت
درباره نعمتهای بهشتی به سوره مبارکهالرحمن» و سوره مبارکهالواقعه» مراجعه شود که از نعمت هایی یاد نموده که هرگز تکراری و عادت پذیر نخواهد بود مثلا فرمود: متکئین علی فُرُشٍ بطائنها من استبرق [۴]یعنی اهل بهشت بر فرشهایی تکیه میزنند که سمت زیرین آن (سمتی که روی به زمین قرار میگیرد) از ابریشم خالص است اما روی آن و سمتی که انسان مینشیند چه خواهد بود خدا میداند.
اما در روایات چنین آمده:
۱. در بهشت نعمت هایی هست که هیچ کس از ماهیت آنها خبردار نیست و در هیچ تصوری نمیگنجد لذا قران کریم میفرماید: هیچ کس نمیداند چه چیز از آنچه روشنی بخش دیدگان است به پاداش آنچه انجام میدادند برای آنان پنهان شده است. »[۵]
۲. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: کسی که مومنی را سیر گرداند پاداش اخروی آن را هیچ یک از آفریدگان نمیداند، نه فرشتگان مقرّب و نه پیامبر مرسل، مگر پروردگار جهان (برای اطلاع بیشتر از اینگونه روایات و منابع آن به منبع ذیل مراجعه شود) [۶]
با توجه به اینگونه نعمت ها که اصلا برای انسان قابل تصور نیست و بسیاری از آنها را غیر از خداوند کسی نمیداند. آیا امکان دارد که تکراری و یکنواختی پدید آید؟ بدون تردید نعمتهای بهشتی به گونهای نیست که سبب تکرار و یکنواختی شود بطوری که اهل بهشت از آن لذت نبرند چون که اولاً در همین جهان نیز نعمتهایی وجود دارد که هیچگاه انسان از آن سیر نمیشود مثلا ما هر قدر هوای تازه و پر اکسیژن استنشاق کنیم از آن خسته و ملول نخواهیم شد بلکه دائما از آن لذت میبریم. یا ما اگر صدها سال عمر کنیم نوشیدن آب گوارا برای ما لذت بخش است، چه مانعی دارد که نعمتهای بهشتی هم چنین باشد. ثانیاً از آنجا که ذات و صفات خداوند بی نهایت است بدون شک جلوههای و معنوی او نیز پایان نمیگیرد، هر روز لطف و عنایت تازهای و هر دم رحمت وعنایت جدیدی به بهشتیان و مقربان درگاهش میفرستد به گونهای که اصلاً تکراری در آن نیست. ثالثاً چه مانعی دارد که همان درختان بهشتی، همان نهرها، همان گلها، همان رنگ و بوها، هر روز و هر ساعت رنگ و بوی تازهای و شکل و عطر جدیدی داشته باشند، دائما رنگ عوض کنند، دائما دگرگون شوند و دائما چهرهای نو پیدا کنند بگونهای که یک منظره فقط یک بار در تمام عمر بهشتیان دیده شود و برای او تکراری نباشد. [۷]
از همه اینها که بگذریم مومنین راستین در آخرت به جنت لقاء یار راه مییابند که در آن محو تماشای جمال دلربای حضرت دوست میشوند و سایر نعمتهای بهشتی در نظر او ناچیز جلوه میکنند، علامه طباطبائی درباره لقاء حضرت حق میگوید: مراد از لقاء حق آن است که بنده به منزلت و مقامی میرسد که بین او و پروردگارش هیچ حجابی نیست. [۸]و این دیدار به اندازهای دلانگیز و شیرین است که امیرمومنان در وصف آن میگوید: فهبنی یا الهی و سیدی و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک، وهبنی صبرت علی حر نارک فکیف اصبر عن النظر الی کرامتک»[۹]یعنی خداوندا اگر من به عذاب تو صبر پیشه کنم پس چگونه به دوری جمال و فراق تو صبر نمایم و اگر به حرارت آتش تو صبر کنم چگونه از نظر به کرامت تو صبر نمایم.
محور دوم سؤال که (اصلا چرا خدا باید چنین چیزهایی را بیافریند؟)
اولاً اگر این امور (بهشت با نعمتهای آن و جهنم با عذابهای آن) خلق نمیشد سؤال برانگیز بود که چرا خدا برای پاداش نیکوکاران و کیفر خلافکاران این امور را خلق نکرده است. چون دنیا مزرعه و محل کشت و کار است و مثل آن است که برخی بذر گل و برخی بذر خار بکارند و به هنگام پاییز محصول بگیرند. پس محصول نگرفتن سؤال دارد نه محصول گرفتن.
ثانیاً شکی نیست که بشارت و انذار هر دو پشتوانه مهمی برای پیاده کردن برنامههای تربیتی محسوب میشوند. لذا هر دو نقش اساسی دارند که مردم از ترس کیفر و یا به امید آسایش و نعمت در مسیر درست عمل کنند. لذا آفرینش بهشت و جهنم نقش انکار ناپذیری در تربیت انسانها دارند و چه بسا افرادی هستند که همواره تلاش میکنند و خوب عمل مینمایند تا زمینه بهشت رفتن آنها فراهم شود و چه بسا افراد که از ترس جهنم همواره مراقب هستند که خلاف نکنند. بنابراین آفرینش این دو مطابق با حکمت الهی و فلسفه آفرینش است. [۱۰]
بر 27 مهر 99: اطلاعیه سازمان اداری و استخدامی کشور در ارتباط با نحوه اعمال اولویت برای متقاضیان بومی شهرستانی در هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور
ضمن آرزوی موفقیت سایت ایران استخدام به اطلاع میرسانیم؛ به منظور ایجاد فرصت مناسب برای آمادگی تمامی متقاضی ثبتنام کننده در این آزمون که متقاضی ویرایش و اصلاح شغل محل انتخابی خود میباشند، زمان برگزاری هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور از روز پنج شنبه مورخ 99/08/09 به روزهای پنج شنبه و جمعه مورخ 99/09/06 و 99/09/07 تغییر مییابد.
پیرو اطلاعیه مورخ 99/07/03، بنا بر اعلام سازمان اداری و استخدامی کشور و با توجه به ماده واحده قانون اصلاح ماده (۴۴) قانون مدیریت خدمات کشوری (مصوبه مورخ 16/06/1399 مجلس شورای اسلامی) و مصوبه شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی درخصوص تعیین اولویت برای متقاضیان بومی شهرستانی (به استثنای شهرستان تهران و مراکز استانها) در آزمون های مشترک دستگاههای اجرایی کشور موضوع بخشنامه شماره 369488 مورخ 99/07/27 سازمان اداری و استخدامی کشور (تصویر مصوبه مندرج در ذیل این اطلاعیه) به اطلاع تمامی متقاضیان ثبت نام کننده در هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور میرساند:
متقاضیان مذکور در سهمیههای قانونی مختلف اعم از آزاد، ایثارگران و معلولین، میتوانند در صورت نیاز به ویرایش اطلاعات ثبت نامی خود، با در نظر گرفتن موارد ذیل از روز سهشنبه مورخ 99/07/29 تا روز جمعه مورخ 99/08/02، به درگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور، مراجعه نمایند.
تمامی متقاضیان ثبت نام کننده در آزمون یاد شده با در نظر گرفتن مفاد بخشنامه مذکور، لازم است نسبت به تعیین وضعیت خود بر اساس یکی از موارد ذیل اقدام نمایند:
– افراد بومی شهرستانی متقاضی بهرهمندی از اولویت بومی، میبایست در زمان ویرایش اطلاعات، پس از انتخاب گزینه، من متقاضی استفاده از اولویت بومی هستم»، شغل محل انتخابی خود را تأیید و در صورت نیاز به تغییر شغل محل انتخابی، میتوانند نسبت به تعیین شغل محل جدید بر اساس مفاد دفترچه راهنمای ثبتنام هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور اقدام نمایند.
– متقاضیان غیر بومی در صورت تمایل میتوانند نسبت به اصلاح و تغییر اطلاعات شغل محل جدید بر اساس مفاد دفترچه راهنمای ثبت نام هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور اقدام نمایند.
-متقاضیان انصراف از آزمون، میتوانند از قسمت ارسال درخواست در سیستم پاسخگویی اینترنتی مندرج در درگاه اطلاعرسانی سازمان سنجش آموزش کشور، نسبت به اعلام انصراف خود از ثبتنام و شرکت در آزمون فوقالذکر اقدام نمایند. ضمناً پس از پایان زمان ویرایش اطلاعات، مبالغ ثبتنامی این دسته از افراد مسترد خواهد شد.
یادآوری مهم 1: در صورت عدم مراجعه افراد ثبتنام کننده در آزمون مذکور به درگاه اطلاع رسانی سازمان سنجش آموزش کشور در زمان مقرر جهت تعیین استفاده از اولویت بومی و یا اصلاح و تغییر شغل محل انتخابی، این امر به منزله عدم درخواست بهرهمندی از اولویت بومی شهرستانی و تأیید اطلاعات ثبتنامی آنها از نظر شغل محل انتخابی خواهد بود.
یادآوری مهم 2: مدت زمان ویرایش و اصلاح اطلاعات تمدید نخواهد شد.
یادآوری مهم 3: تکمیل و ارائه فرم استشهاد محل ست برای برخورداری از اولویت بومی (نمونه ذیل این اطلاعیه) منحصراً برای داوطلبانی که بعد از اعلام نتایج آزمون تستی (6 و 99/09/07 ) دارای حدنصاب لازم برای مرحله معرفی چندبرابر جهت مصاحبه دستگاههای متقاضی هستند، ضروری میباشد.
به منظور ایجاد فرصت مناسب برای آمادگی تمامی متقاضی ثبتنام کننده در این آزمون که متقاضی ویرایش و اصلاح شغل محل انتخابی خود میباشند، زمان برگزاری هشتمین آزمون مشترک دستگاههای اجرایی کشور از روز پنج شنبه مورخ 99/08/09 به روزهای پنج شنبه و جمعه مورخ 99/09/06 و 99/09/07 تغییر مییابد.
توجه به آثار و پیامدهای گناه می تواند انگیزه و محرک خوبی باشد برای موفقیت در ترک گناه، زیرا بشر حبّ ذات دارد و حاضر به هلاکت و ضرر رساندن به خودش نیست و به محض شناخت آثار شوم عملی و یا مثلا طعامی، از آن پرهیز می کند، حتی ضررهای زودگذر، چه برسد به اینکه آن عمل زیان ابدی را در پی داشته باشد.
قرآن کریم عوامل مختلفی را مؤثر در ترک گناهان معرفی می کند ما در این مقاله یکی از آن عوامل را با شقوق آن مورد بررسی قرار می دهیم و دلایل دیگر را (به جهت رعایت اختصار) در مقالات بعد عرضه می داریم .
توجه به آثار و پیامدهای گناه می تواند انگیزه و محرک خوبی باشد برای موفقیت در ترک گناه، زیرا بشر حبّ ذات دارد و حاضر به هلاکت و ضرر رساندن به خودش نیست و به محض شناخت آثار شوم عملی و یا مثلا طعامی، از آن پرهیز می کند، حتی ضررهای زودگذر، چه برسد به اینکه آن عمل زیان ابدی را درپی داشته باشد.
برای موفقیت در ترک گناه نسبت به آثار آن شناخت پیدا کند که بعضی از آنها را بیان می کنیم :
آثار و تبعات گناه فقط گریبانگیر شخص گنه کار است، نه غیر از او. وَ مَنْ یکْسِبْ إِثْماً فَإِنَّما یکْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً» (1)و هر که گناهى کند، آن گناه را به زیان خود کرده است، و خدا دانا و حکیم است.
یکی از آثار و تبعات گناه، عارض شدن مصائب دنیوی به شخص گنهکار است. عبّاس بن هلال شامى غلام حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام مىگوید: از حضرت رضا علیه السّلام شنیدم که مىفرمود: هر گاه بندگان، گناهان جدیدى را بیاورند که قبلا از آن آگاهى نداشتند، خداوند بلاهاى جدیدى را براى آنان مىآورد که قبلا از آن آگاه نبودند
به طور کل تمام اجزای عالم، با واسطه و یا بی واسطه، مؤثر در یگدیگرند، ومیان آنها اتصال و ارتباط برقرار است، انحراف و لغزش یکی تأثیر گذار در دیگری خواهد بود و این جریان ادامه دارد. ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ» (2)در خشکى و دریا به زشتى افعال بد مردم فساد نمودار شد، تا خدا سزاى بعضى عملها را که کردهاند به ایشان بچشاند تا شاید بازگشت کنند.
یکی از آثار و تبعات گناه، عارض شدن مصائب دنیوی به شخص گنهکار است. عبّاس بن هلال شامى غلام حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام مىگوید: از حضرت رضا علیه السّلام شنیدم که مىفرمود: هر گاه بندگان، گناهان جدیدى را بیاورند که قبلا از آن آگاهى نداشتند، خداوند بلاهاى جدیدى را براى آنان مىآورد که قبلا از آن آگاه نبودند.(3) وقتى آیه وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیدِیکُمْ وَ یعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ» (4)نازل شد، رسول خدا صلّی الله علیه و آله وسلّم فرمود: به آن خدایى که جانم به دست او است هیچ خراشى از چوبى بر بدن شما نمىافتد، و هیچ رگى از جاى خود نمىجنبد و هیچ ضربتى از سنگ وارد نمىشود، و هیچ پایى نمىلغزد مگر به خاطر گناهى از گناهان. و آنچه از گناهان که خدا عفو مىکند بیشتر است.(5)
4. کشیده شدن به گناهان دیگر
هر یک از گناهان، آدمى را به سوى گناه دیگرى مىکشاند. إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا.»(6) از میان شما آنان که در روز مقابله آن دو گروه بگریختند، به سبب پارهاى از اعمالشان شیطان آنها را به خطا افکنده بود. اینک خداوند عفوشان کرد که او آمرزنده و بردبار است.
اعمال زشت صفا و جلاى نفس را تیره کرده به آن نقش و صورتى مىدهند که از درک حق مانع مىگردد، در قرآن آمده که: بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ .» یعنى گناهان مانند زنگى و غبارى شد که روى جلاى دلهاشان را گرفت، و آن دلها را از تشخیص خیر و شر کور کرد.(7)
ولایت شیطان بر آدمیان در ظلم و گناه و ولایت ملائکه بر آدمیان در اطاعت و عبادت: قرآن کریم نظیر این ولایتى را که شیطان در گناه و ظلم بر آدمیان دارد براى ملائکه در اطاعت و عبادت اثبات نموده، مىفرماید: إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا.» (8) البته این دو نوع ولایت منافاتى با ولایت مطلق پروردگار که آیه ی .ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِی وَ لا شَفِیعٍ.» (9) آن را اثبات مىکند ندارد.
هر یک از گناهان، آدمى را به سوى گناه دیگرى مىکشاند. إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا.» (6)از میان شما آنان که در روز مقابله آن دو گروه بگریختند، به سبب پارهاى از اعمالشان شیطان آنها را به خطا افکنده بود. اینک خداوند عفوشان کرد که او آمرزنده و بردبار است
یکی از آثار گناه که کمتر کسی متوجه آن است و آنرا امری طبیعی می بیند، مرگ ناگهانی و زود هنگام است. از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: شمار کسانى که در اثر گناه مىمیرند بیش از کسانى است که در اثر پایانِ عمر مىمیرند، و شمار کسانى که در اثر نیکوکارى زنده مىمانند بیش از کسانى است که بخاطر عمرشان زنده مىمانند. (10)
از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمودند: آدمى گاهى مرتکب گناه مىشود و در اثر آن از نماز شب محروم مىگردد. تأثیر کار زشت در انسان سریعتر از تأثیر کارد در گوشت است. (11)کتاب معانى الاخبار به سند خود از عبد اللَّه بن فضل هاشمى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که گفت: به آن حضرت عرضه داشتم: (با در نظر داشتن اینکه علل و اسباب در کار ما مؤثرند) معناى اینکه خداى تعالى در یک جا (از قول شعیب حکایت کرده که گفت:)، وَ ما تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ» (12)و در جایى دیگر خودش فرموده: إِنْ ینْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی ینْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ» (13)چیست؟ امام علیه السّلام در جواب فرمود: وقتى بنده خدا آنچه که خدا به وى امر کرده اطاعت کند عملش موافق امر خداى عز و جل است و بدین جهت آن عبد را موفق مىنامد (چون گفتیم کارش موافق امر خداى عز و جل است) و هر گاه بنده خدا بخواهد داخل پارهاى از گناهان شود و خداى تعالى بین او و آن گناه حایل گردد و در نتیجه بنده آن گناه را مرتکب نشود ترک گناهش به توفیق خداى تعالى صورت گرفته و هر زمان که او را به حال خود بگذارد و بین او و معصیت حایل نشود و در نتیجه مرتکب گناه گردد در آن صورت خدا او را یارى نکرده و موفق ننموده است، (چون کارش موافق دستور خدا انجام نشده).(14)
9. پست شدن مقام انسان بر اثر ارتکاب گناه، هم در دنیا و هم در آخرت
از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: هر که نافرمانى خدا کند مقامش پست و خوار گردد. (15)هم چنین از ایشان علیه السّلام نقل شده است: هر که به سبب نافرمانیهاى خدا لذّت ببرد خوارى بدست آورده است. (16) وَ الَّذِینَ کَسَبُوا السَّیئاتِ جَزَاءُ سَیئَةٍ بِمِثلِهَا وَ تَرهَقُهُم ذِلَّةٌ مَا لَهُم مِن اللهِ مِن عَاصِمٍ.» (17). و کسانی که مرتکب بدی ها شده اند، [بدانند که] جزای [هر] بدی مانند آن است، و خواری آنان را فرو می گیرد؛ در مقابل خدا، هیچ حمایتگری برای ایشان نیست. .
و خداوند می فرماید:یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ» () ای کسانیکه ایمان آوردید از خدا اطاعت کنید و از رسول خدا اطاعت کنید و اعمالتان را باطل نکنید.
از حضرت على علیه السّلام نقل شده است: کسى که مرتکب گناه مىشود جایگاهش آتش است.(19)از جعفر بن محمّد علیه السّلام از پدرش نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر کس گناهى مرتکب شود و بخندد، گریان وارد آتش خواهد شد.(20) بَلَی مَن کَسَبَ سَیئَةً وَ أَحَاطَت بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُلئِکَ أَصحَابُ النَّارِ هُم فِیهَا خالِدُون» (21) آری کسی که بدی به دست آورد، و گناهش او را در میان گیرد، پس چنین کسانی اهل آتش اند، و در آن ماندگار خواهند بود.
پی نوشت ها
1.نساء /111
2.روم /41
3.ثقة الاسلام کلینی. الکافی. نشر اسلامیه. ج2 ص 275
4.شوری /30
5.جلال الدین سیوطی. الدر المنثور. کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی. ج 6، ص 10
6.آل عمران /155
7.راغب الاصفهانی . مفردات راغب، ماده رین
8.فصلت آیات 30 و 31
9.سجده /4
10.ورّام بن ابی فراس. مجموعة ورام. نشر مکتبه فقیه. ج2 ص 87
11.شیخ ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد بن عبدالرحمن بن محمد بن علی برقی. المحاسن ج1 ص 1157
12.هود آیه 88
13.اگر خدا یاریتان کند کسى نمىتواند بر شما غالب آید و اگر یاریتان نکند کیست که بعد از او شما را یارى کند؟. سوره آل عمران آیه 160
14.شیخ صدوق محمد بن علی بن حسین .معانى الاخبار.نشر جامعه مدرسین، باب معنى الهدى و الضلال ج 1 ص 20
15.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. امام علی علیه السّلام. غررالحکم و درر الکلم ص619
16.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. امام علی علیه السّلام. غررالحکم و درر الکلم ص68
17.یونس /27
.محمّد /33
87.محمد /9
20.علی بن حسن بن فضل بن حسن طبرسی. مشکاة الانوار فی غررالاخبار. نشر حیدریه.ص 157
21.بقره /81
بخش قرآن تبیان
درباره این سایت